پادکست | مرا چو آینه سیری ز وصل ممکن نیست...
کد خبر: 3894996
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۷
دفتر غزل/۳

پادکست | مرا چو آینه سیری ز وصل ممکن نیست...

شب‌های رمضان فرصت متعالی پیوند با سخن و عمل نیک است؛ مناجات، راز و نیاز و گاه شعر و متون ادبی که حال ما را به بهترین حال نزدیک می‌کند. خبرگزاری ایکنا به انگیزه بهره‌مندی بیشتر مخاطبان عزیز از این شب‌ها؛ هر شب یک پادکست با صدای ساعد باقری و با عنوان دفتر غزل تقدیم شما خوبان می‌کند. بخش سوم این دفتر را با غزلی از صائب تبریزی می‌شنویم.

شکوه بحر ز امواج آشکاره شود

یکی هزار شود دل چو پاره پاره شود

مرا چوآینه سیری ز وصل ممکن نیست

تمام عمرم اگر صرف یک نظاره شود

...

به اصل خویش کند فرع میل می ترسم

که شیشه دل من رفته رفته خاره شود

ز تنگنای فلک حال من کسی داند

که همچو طفل مقید به گاهواره شود

ز خود برآی که جز عیسی مجرد نیست

تهمتنی که به رخش فلک سواره شود

نمی توان به جگر داغ عشق پنهان کرد

کز آفتاب گریبان صبح پاره شود

بگیر دامن خورشید طلعتی صائب

که همچو صبح ترا زندگی دوباره شود

صائب تبریزی

انتهای پیام
captcha